ننهمورچه به صحرا رفته بود تا برای مورموری دونه بیاره.
ننهمورچه موقع برگشتن دید که یه تختهسنگ بزرگ دم در لونهش افتاده. صدای گریهی مورموری هم شنیده میشد... .
ننهمورچه موقع برگشتن دید که یه تختهسنگ بزرگ دم در لونهش افتاده. صدای گریهی مورموری هم شنیده میشد... .
صداها
-
عنوانزمان
-
15:49
کاربر مهمان
کاربر مهمان