بابابزرگ محمدرضا از تعزیهخونای قدیمی بوده و حالا پا به سن گذاشته و دیگه توان برگزاری مجلس تعزیه رو نداره اما همچنان بانی این مراسم ها هست. آقای رمضانی پیشنهاد داد تا ....
من امیر علی هستم. در این شب های محرم، با آقای رمضانی یه تصمیمی گرفتیم، بدون اینکه محمدرضا متوجه بشه، خواستیم تا یه مراسم تجلیل از پدربزرگ محمدرضا که حالا ناتوان و پیر شده و سالهای سال خادم مراسم عزای حسینی بوده، در مسجد داشته باشیم. شما می دونید ما چجوری این مراسم رو برگزار کردیم؟ بریم با هم بشنویم.
من امیر علی هستم. در این شب های محرم، با آقای رمضانی یه تصمیمی گرفتیم، بدون اینکه محمدرضا متوجه بشه، خواستیم تا یه مراسم تجلیل از پدربزرگ محمدرضا که حالا ناتوان و پیر شده و سالهای سال خادم مراسم عزای حسینی بوده، در مسجد داشته باشیم. شما می دونید ما چجوری این مراسم رو برگزار کردیم؟ بریم با هم بشنویم.
صداها
-
عنوانزمان
-
13:31
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه