وقتی که پاییز اومد

  • 1 قطعه
  • 11:57 مدت زمان
  • 106 دریافت شده
کرم خاکی کوچکی بود به نام بوبو. کرم خاکی داستان ما یک دوست خیلی خوب داشت.
گل آفتابگردان، دوست خوب بوبو بود. آنها هر دو خورشید را خیلی دوست داشتند و هر وقت خورشید توی آسمان بود هر دو آفتاب می گرفتند. یک روز که کرم خاکی خواب بود قطره ایی آب روی سرش ریخت و به هوای اینکه بارون می بارد با خوشحالی از خاک بیرون آمد.

داستان"وقتی که پاییز اومد" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع