زنبور طلایی مهربانی بود که هر صبح حال همه گیاهان را می پرسید.
یک روز زنبورک کرم چاقالویی را روی تنه درخت دید و با عصبانیت از کرم خواست که از درخت پایین برود. اما کرم چاقالو از زنبور خواست تا به او اجازه بدهد که فقط روی یک گیلاس بنشیند.
داستان "زنبور طلایی و کرم چاقالو" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
یک روز زنبورک کرم چاقالویی را روی تنه درخت دید و با عصبانیت از کرم خواست که از درخت پایین برود. اما کرم چاقالو از زنبور خواست تا به او اجازه بدهد که فقط روی یک گیلاس بنشیند.
داستان "زنبور طلایی و کرم چاقالو" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
9:41
کاربر مهمان