معلم بچههای مدرسه والت، خانم دل گاریچی در تورینو ایتالیا تغییر میکند و آقای پربونی با آن عینک یک چشمی و خط های پیشانیاش ، که خیلی خشک و عصا قورت داده به نظر میرسد، به کلاس میآید.
آقای پربونی شروع میکند به گفتن داستان های اندوهگین و عبرت دهنده برای بچهها، همه ئانش اموزان دگرگون میشوند، جز فرانچی. اما آقای پربونی ودسن بر دار نیست، او که با گفتن هر داستان، باعث میشود هر کدام از بچهها به طریقی با قهرمان داستانش همزادپنداری کنند و به پهنای صورت اشک بریزند، آنقدر میان داستان هایش میگردد تا بالاخره یک قهرمان (ضدقهرمان؟!) مشابه فرانچی مییابد و او را به زانو درمیآورد. راوی داستانهای هر قسمت، انریکو است؛ یکی از بچههای خانواده دار و متشخص مدرسه که وقایع را در دفتر خاطراتش ثبت میکند و در واقع، نتیجهگیری اخلاقی پایان هر داستان، از زبان او است. اصل داستان، متعلق به اِدموندو دِ آمیچیز (1864–1908)، رماننویس ایتالیایی است.
آقای پربونی شروع میکند به گفتن داستان های اندوهگین و عبرت دهنده برای بچهها، همه ئانش اموزان دگرگون میشوند، جز فرانچی. اما آقای پربونی ودسن بر دار نیست، او که با گفتن هر داستان، باعث میشود هر کدام از بچهها به طریقی با قهرمان داستانش همزادپنداری کنند و به پهنای صورت اشک بریزند، آنقدر میان داستان هایش میگردد تا بالاخره یک قهرمان (ضدقهرمان؟!) مشابه فرانچی مییابد و او را به زانو درمیآورد. راوی داستانهای هر قسمت، انریکو است؛ یکی از بچههای خانواده دار و متشخص مدرسه که وقایع را در دفتر خاطراتش ثبت میکند و در واقع، نتیجهگیری اخلاقی پایان هر داستان، از زبان او است. اصل داستان، متعلق به اِدموندو دِ آمیچیز (1864–1908)، رماننویس ایتالیایی است.
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان