سپیده ی صبح
دوباره سر زد
پرنده ی شب
دوباره پر زد
سپیده ی صبح
دوباره سر زد
پرنده ی شب
دوباره پر زد
خروس زیب
ترانه سر داد
وقت سحر را
به من خبر داد
بیرون آمدم در هوای باز
وضو گرفتم برای نماز
دیدم نشسته
گنجشک و زیبا
بر روی شاخه
آرام و تنها
جیک و جیک و جیک
جیک جیک می کرد
در آن صبح زود
گویی که او هم یاد خدا بود
دوباره سر زد
پرنده ی شب
دوباره پر زد
سپیده ی صبح
دوباره سر زد
پرنده ی شب
دوباره پر زد
خروس زیب
ترانه سر داد
وقت سحر را
به من خبر داد
بیرون آمدم در هوای باز
وضو گرفتم برای نماز
دیدم نشسته
گنجشک و زیبا
بر روی شاخه
آرام و تنها
جیک و جیک و جیک
جیک جیک می کرد
در آن صبح زود
گویی که او هم یاد خدا بود
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه