ماری کوری

ماری کوری

  • 2 قطعه
  • 14:02 مدت زمان
  • 648 دریافت شده
من ماری کوری هستم. دختر کوچک یک خانواده ی هفت نفره. 151 سال پیش، در سال 1867 در لهستان به دنیا آمدم. مادرم در شهر ورشو معلم بود. پدرم هم معلم فیزیک و ریاضی بود.

من کوچکترین فرزند خانواده بودم. مادرش مدیر بهترین مدرسه دخترانه در ورشو و پدرش معلم فیزیک و ریاضی بود. وقتی به دنیا آمدم، مادرم بیماری سل گرفت. پدر هم از کار بیکار شد. ما فقیر شده بودیم و ناچار شدیم خانه مان را به مسافرخانه تبدیل کنیم تا درآمدی داشته باشیم.
من در مدرسه، شاگرد زرنگی بودم و توانستم یک سال زودتر از بقیه ی هم سن و سال هایم، یعنی در پانزده سالگی، مدرسه ام را تمام کنم.
چون شرایط مالی خوبی نداشتیم تصمیم گرفتم معلم سرخانه شوم و به دیگران درس بدهم. من می بایست خرج تحصیل خواهر بزرگ ترم، برونیا را هم می دادم. برونیا در پاریس تحصیل می کرد. خواهرم با یکی از دانشجویان پزشکی در انجا ازدواج کرد و من هم بعدها برای ادامه ی تحصیل به پاریس رفتم.
در سال 1891 میلادی یعنی 128 سال پیش، به فرانسه رفتم و در رشته ی زیست شناسی شروع به تحصیل کردم.
یک اتاق زیرشیروانی اجاره کرده بودم و شب ها فقط کمی نان و شکلات می خوردم.
بیشتر وقتم را درس می خواندم. من به راحتی توانستم در امتحانات نهایی دوره ی لیسانس، نفر اول در درس علوم فیزیک و نفر دوم در درس ریاضیات بشوم.
پروفسو لیمپن به من پیشنهاد کرد تا در آزمایشگاه با او شروع به همکاری کنم. من هم پذیرفتم. من در آزمایشگاه، روی خواص مغناطیسی فولاد مطالعه می کردم.

از ایرانصدا بشنوید

تنها زنی که دو بار جایزه ی نوبل را از آن خود کرد را بشناسیم.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    با شنیدن قصه زندگیه او دوست دارم من هم در زندگی تلاش کنم چون چیز های زیادی در این دنیا هست که هنوز کشف نشدن واقعا لذت بردم ممنون

تصاویر

دسترسی سریع