- 7242
- 1000
- 1000
- 1000
ستاره ای در اقیانوس
حضرت یونس سال های سال مردم نینوا را به خداپرستی دعوت کرد اما تنها دو نفر دعوت او را پذیرفتند.
حضرت یونس، پس از تلاش های بسیار سرانجام از دعوت خود خسته شد. از مرمان نینوا دل کند و به خانه اش رفت. او یک روز با کسی سخن نگفت. در محل عبادتش نشست و آرام آرام گریه کرد.
او از خدا خواست که عذابی را برای مردم نینوا نازل کند.
خداوند دعای او را پذیرفت و رور عذاب فرارسید. فرشته ی بزرگ وحی از سوی خدا برای او پیغام مهمی آورد: ای یونس! عذاب من در روز چهارشنبه پس از طلوع خورشید بر قوم تو فرستاده می شود. این خبر را به آنها برسان!
حضرت یونس، پس از تلاش های بسیار سرانجام از دعوت خود خسته شد. از مرمان نینوا دل کند و به خانه اش رفت. او یک روز با کسی سخن نگفت. در محل عبادتش نشست و آرام آرام گریه کرد.
او از خدا خواست که عذابی را برای مردم نینوا نازل کند.
خداوند دعای او را پذیرفت و رور عذاب فرارسید. فرشته ی بزرگ وحی از سوی خدا برای او پیغام مهمی آورد: ای یونس! عذاب من در روز چهارشنبه پس از طلوع خورشید بر قوم تو فرستاده می شود. این خبر را به آنها برسان!
از ایرانصدا بشنوید
داستان پیامبری که در شکم نهنگ خداوند را عبادت می کرد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان