* شب هشتم *
«علی بن حسین بن علی بن ابی طالب» فرزند بزرگ سیدالشهدا که مشهور به «علی اکبر» و شبیه ترین فرد به پیامبر (ص) می باشد. کُنیه او «ابوالحسن» است که نخستین شهید از خاندان ابوطالب علیه السلام، در روز عاشورا بود....
چون همه یاران و اصحاب امام شربت شهادت نوشیدند و مقتول گشتند و کسى از اصحاب باقى نماند مگر اهل بیت و خویشان آن حضرت، پس فرزند دلبند امام که نام نامی اش «على بن الحسین» بود و در زمانه بى نظیر، اذن جهاد از پدر بزرگوار درخواست نمود، پدر نیز اذنش بداد؛ پس نظر حسرت و مأیوسى به سوى جوان خود نمود و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت و گفت: «پروردگارا! بر این گروه شاهد باش که جوانى به جنگ آنان مى رود که شبیه ترین مردم است در خلقت ظاهرى واخلاص باطنى و سخن سرایى به پیامبر تو و ما هرگاه مشتاق دیدار پیغمبر تو مى شدیم به سوى این جوان نظر مى نمودیم».
علی اکبر به میدان نبرد شتافت و با صدای بلند، خطاب به لشکر عمر بن سعد می گفت: «من علی پسر حسین پسر علی (ع) هستم. به خانه خدا سوگند که ما به نبّی(ص) نزدیک تر هستیم. آنقدر با شمشیر به شما می زنم تا شمشیر تاب بردارد. به خدا قسم پیوسته امروز از پدرم حمایت می کنم...».
علی اکبر تا آخرین توان و قطره خون با سپاه ظلم جنگید تا اینکه در محاصره دشمن قرار گرفت و به شدت زخمی شد. ایشان هنوز رمقی در تَن داشت که فریاد برآورد: «ای پدر! سلام بر تو باد، این جَدَم رسول خداست، او به جامی لبریز مرا سیراب کرد. او همی گوید: به سوی ما شتاب کن.»، سپس نفسی کشید و به شهادت رسید....
«علی بن حسین بن علی بن ابی طالب» فرزند بزرگ سیدالشهدا که مشهور به «علی اکبر» و شبیه ترین فرد به پیامبر (ص) می باشد. کُنیه او «ابوالحسن» است که نخستین شهید از خاندان ابوطالب علیه السلام، در روز عاشورا بود....
چون همه یاران و اصحاب امام شربت شهادت نوشیدند و مقتول گشتند و کسى از اصحاب باقى نماند مگر اهل بیت و خویشان آن حضرت، پس فرزند دلبند امام که نام نامی اش «على بن الحسین» بود و در زمانه بى نظیر، اذن جهاد از پدر بزرگوار درخواست نمود، پدر نیز اذنش بداد؛ پس نظر حسرت و مأیوسى به سوى جوان خود نمود و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت و گفت: «پروردگارا! بر این گروه شاهد باش که جوانى به جنگ آنان مى رود که شبیه ترین مردم است در خلقت ظاهرى واخلاص باطنى و سخن سرایى به پیامبر تو و ما هرگاه مشتاق دیدار پیغمبر تو مى شدیم به سوى این جوان نظر مى نمودیم».
علی اکبر به میدان نبرد شتافت و با صدای بلند، خطاب به لشکر عمر بن سعد می گفت: «من علی پسر حسین پسر علی (ع) هستم. به خانه خدا سوگند که ما به نبّی(ص) نزدیک تر هستیم. آنقدر با شمشیر به شما می زنم تا شمشیر تاب بردارد. به خدا قسم پیوسته امروز از پدرم حمایت می کنم...».
علی اکبر تا آخرین توان و قطره خون با سپاه ظلم جنگید تا اینکه در محاصره دشمن قرار گرفت و به شدت زخمی شد. ایشان هنوز رمقی در تَن داشت که فریاد برآورد: «ای پدر! سلام بر تو باد، این جَدَم رسول خداست، او به جامی لبریز مرا سیراب کرد. او همی گوید: به سوی ما شتاب کن.»، سپس نفسی کشید و به شهادت رسید....
از ایرانصدا بشنوید
کتاب گویای «قهرمانان کربلا» برای گروه سنی «ج» مناسب است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان