مرد، خیلی تهیدست شده بود. او حتی چیزی برای خوردن نداشت.
مرد فکر کرد تنها راهی که برایش مانده، گدایی کردن است؛ اما گدایی هم راه و روش خودش را دارد.
او اصلاً راه و رسم این کار را بلد نبود. پس باید فکر دیگری میکرد. او فکر کرد و فکرد کرد و ناگهان با خود گفت: چرا پیش اسکندر نروم؟ او پادشاه است و پادشاهان دستشان به کم نمیرود. درست است باید پیش اسکندر بروم ... .
مرد فکر کرد تنها راهی که برایش مانده، گدایی کردن است؛ اما گدایی هم راه و روش خودش را دارد.
او اصلاً راه و رسم این کار را بلد نبود. پس باید فکر دیگری میکرد. او فکر کرد و فکرد کرد و ناگهان با خود گفت: چرا پیش اسکندر نروم؟ او پادشاه است و پادشاهان دستشان به کم نمیرود. درست است باید پیش اسکندر بروم ... .
از ایرانصدا بشنوید
گدایی هم راه و روش خودش را دارد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان