مینا یه تنگ داشت و سه تا ماهی داشت
مینا رو هر چیزی یه اسمی می گذاشت
اون می تونه که چشماشو ببنده
از ته دل بخنده
مینا سه تا ماهی داشت
یه روز نشست ماهی ها رو نگاه کرد
اسم شونو یکی یکی صدا کرد ...
مینا رو هر چیزی یه اسمی می گذاشت
اون می تونه که چشماشو ببنده
از ته دل بخنده
مینا سه تا ماهی داشت
یه روز نشست ماهی ها رو نگاه کرد
اسم شونو یکی یکی صدا کرد ...
از ایرانصدا بشنوید
این قصه ی شاعرانه و آموزنده مناسب کودکان دبستانی است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان