در زمان های قدیم مردی به نام ابونواز زندگی می کرد. او از اطرافیان و مورد اعتماد سلطان کشور بود. روزی ابونواز در حالی که از مرگ همسرش گریه می کرد، وارد قصر شد. وقتی سلطان این خبر را شنید از همسرش خواست تا برایش زن خوبی پیدا کند...
داستان « ابونواز »، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. ابونواز از اطرافیان و مورد اعتماد سلطان بود. تا اینکه همسر او از دنیا رفت. روزی در حالی که از مرگ همسرش گریه می کرد، وارد قصر شد. وقتی سلطان این خبر را شنید از همسرش خواست تا برایش زن خوبی پیدا کند. سلطان برای او همسر جدیدی انتخاب کرد و پول و ثروت زیادی هم به او داد. اما بعد از مدتی پول آنها تمام شد و تصمیم گرفتند تا با نقشه ای دوباره از سلطان پول بگیرند...
داستان « ابونواز »، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. ابونواز از اطرافیان و مورد اعتماد سلطان بود. تا اینکه همسر او از دنیا رفت. روزی در حالی که از مرگ همسرش گریه می کرد، وارد قصر شد. وقتی سلطان این خبر را شنید از همسرش خواست تا برایش زن خوبی پیدا کند. سلطان برای او همسر جدیدی انتخاب کرد و پول و ثروت زیادی هم به او داد. اما بعد از مدتی پول آنها تمام شد و تصمیم گرفتند تا با نقشه ای دوباره از سلطان پول بگیرند...
از ایرانصدا بشنوید
در این داستان کودکان با زبانی ساده و روان می آموزند که روزی حقیقت آشکار خواهد شد. چرا که خورشید هیچگاه برای همیشه پشت ابر پنهان نمی ماند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان