پیرزنی بود که با گلهای غاز توی زمین خشک و دورافتادهای در کوهستان زندگی میکرد و کلبهای اونجا داشت. این زمین رو جنگل بزرگی رو احاطه کرده بود. هر صبح پیرزن عصاش رو برمیداشت و لنگلنگان به جنگل میرفت.
افسانهی «دختر غازچران، سر چاه»، نوشتهی «یاکوب لودویگ کارل گریم» و «ویلهلم کارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد برکت» ترجمه کردهاند و انتشارات «فکر روز» آن را منتشر کرده و با همکاری «پایگاه کودک ایرانصدا»، تولید و تهیه شدهاست.
افسانهی «دختر غازچران، سر چاه»، نوشتهی «یاکوب لودویگ کارل گریم» و «ویلهلم کارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد برکت» ترجمه کردهاند و انتشارات «فکر روز» آن را منتشر کرده و با همکاری «پایگاه کودک ایرانصدا»، تولید و تهیه شدهاست.
صداها
-
عنوانزمان
-
24:22
کاربر مهمان