وین و ویلا دو تا دارکوباند. آنها با هم دوستاند و در فصل تابستان فقط بازی کردند و خوردند و خواندند... ناگهان تابستان تمام شد.
آنها تندتند کلی توت جمع آوری کردند تا برای پاییز و زمستان خوراک کافی داشته باشند، ولی کمکم توتها هم تمام شدند. وین و ویلا خیلی نگران بودند. برای همین تصمیم گرفتند تا پرواز کنند و پیش خورشید بروند... .
***
بچهها! این کتاب را انتشارات میچکا برای شما چاپ کردهاست.
آنها تندتند کلی توت جمع آوری کردند تا برای پاییز و زمستان خوراک کافی داشته باشند، ولی کمکم توتها هم تمام شدند. وین و ویلا خیلی نگران بودند. برای همین تصمیم گرفتند تا پرواز کنند و پیش خورشید بروند... .
***
بچهها! این کتاب را انتشارات میچکا برای شما چاپ کردهاست.
صداها
-
عنوانزمان
-
5:29
کاربر مهمان
کاربر مهمان