برگ زرد و تنها

  • 1 قطعه
  • 11:27 مدت زمان
  • 487 دریافت شده
فصل پاییز بود و درخت «اَفرا» تک و تنها کنار دیوار بلند ایستاده بود و به صدای پاییز گوش می‌داد. برگ‌های درخت افرا دونه دونه روی زمین می‌افتادن. بین اون همه برگ، یه برگ سرخ بود که هنوز به شاخه‌ی درخت چسبیده بود... .
کودکان با شنیدن این داستان با زبانی ساده و روان یاد می‌گیرن که با دوستی و مهربانی کردن می‌تونن گره از کار دوستانشون باز کنن و به اونها کمک کنن.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    خیلی خوشگله واقعاً زیبا و فوق العاده بود دوستش داشتم اسمم پارمیس پاکند 💙💛💜
دسترسی سریع