شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
بلبل شکمو:
توی یه باغ قشنگ، بلبل کوچولویی خوشصدا و یه کم شکمو زندگی میکرد، که همه دوستش داشتن و همیشه براش غذا میآوردن. بلبل هم با دیدن مهربونی همسایههاش سعی میکرد که هر روز، بهتر از روزهای قبل یرای دوستانش چهچهه بزنه...
موری کوچولوی پر حرف:
آخرین روزهای بهار بود و کمکم به فصل تابستون نزدیک میشدیم. مورچهها از کوچیک و بزرگ مشغول جمع کردن و ذخیره کردن غذا برای فصل سرماشون بودن. «موری کوچولو» مورچهی پرحرف و بازیگوشی بود که البته گاهی اوقات هم حرف گوش نمیداد؛ تا اینکه...
بیلی:
بیلی پسر خوش اخلاقی بود ولی همیشه حوصله اش سر می رفت.
بیلی حوصله اش سر رفته بود. به حیاط رفت و شروع به توپ بازی کرد. بیلی توپ را به در و دیوار می زد. مادرش ناراحت شد و گفت: بیلی! برو به اتاقت سر و صدای تو مرا اذیت می کند.
بیلی به اتاقش رفت و شروه کرد به طبل زدن. اما مادربزرگ با صدای طبل از خواب بیدار شد.
بیلی به اتاق پدرش رفت. پدر در حال تایپ کردن بود. او یک کتاب خنده دار به بیلی داد و گفت: بیا بنشین و این کتاب را بخوان ...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
بلبل شکمو:
توی یه باغ قشنگ، بلبل کوچولویی خوشصدا و یه کم شکمو زندگی میکرد، که همه دوستش داشتن و همیشه براش غذا میآوردن. بلبل هم با دیدن مهربونی همسایههاش سعی میکرد که هر روز، بهتر از روزهای قبل یرای دوستانش چهچهه بزنه...
موری کوچولوی پر حرف:
آخرین روزهای بهار بود و کمکم به فصل تابستون نزدیک میشدیم. مورچهها از کوچیک و بزرگ مشغول جمع کردن و ذخیره کردن غذا برای فصل سرماشون بودن. «موری کوچولو» مورچهی پرحرف و بازیگوشی بود که البته گاهی اوقات هم حرف گوش نمیداد؛ تا اینکه...
بیلی:
بیلی پسر خوش اخلاقی بود ولی همیشه حوصله اش سر می رفت.
بیلی حوصله اش سر رفته بود. به حیاط رفت و شروع به توپ بازی کرد. بیلی توپ را به در و دیوار می زد. مادرش ناراحت شد و گفت: بیلی! برو به اتاقت سر و صدای تو مرا اذیت می کند.
بیلی به اتاقش رفت و شروه کرد به طبل زدن. اما مادربزرگ با صدای طبل از خواب بیدار شد.
بیلی به اتاق پدرش رفت. پدر در حال تایپ کردن بود. او یک کتاب خنده دار به بیلی داد و گفت: بیا بنشین و این کتاب را بخوان ...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
44:00
کاربر مهمان
کاربر مهمان