شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ معلم کوچولو
ثمینا کوچولو یه خاله مهربون داره به نام خاله فرشته . ثمینا خیلی خاله ش رو دوست داره و دلش میخواد وقتی بزرگ شد، خودش هم معلم بشه تا اینکه یه روز ..
⭕️ بابای مدرسه
توی یک مدرسه مینا کوچولو درس می خوند. مینا مدرسه و معلم ها و دوستانش و حتی بابای مدرسه را خیلی دوست داشت.
یک روز مینا بابای مدرسه را توی حیاط ندید و وقتی زنگ تفریح شد به دفتر مدرسه رفت و حال او راپرسید و فهمید که بابا علی مریض شده است. آن روز ناهار مادر مینا سوپ درست کرده بود و مینا و مادرش کمی هم برای بابای مدرسه سوپ بردند.
⭕️ کلاه جنگل بان
توی یه جنگل بزرگ، جنگل بان پیر با همسرش زندگی می کرد. اونا خونه کوچیک و تمیزی داشتن. یه روز باد شدیدی شروع به وزیدن کرد؛ به همین دلیل پیرمرد برای سرکشی به انبار، که تمام آذوقه های زمستونشون اونجا بود، از خونه بیرون اومد. باد اونقدر شدید...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ معلم کوچولو
ثمینا کوچولو یه خاله مهربون داره به نام خاله فرشته . ثمینا خیلی خاله ش رو دوست داره و دلش میخواد وقتی بزرگ شد، خودش هم معلم بشه تا اینکه یه روز ..
⭕️ بابای مدرسه
توی یک مدرسه مینا کوچولو درس می خوند. مینا مدرسه و معلم ها و دوستانش و حتی بابای مدرسه را خیلی دوست داشت.
یک روز مینا بابای مدرسه را توی حیاط ندید و وقتی زنگ تفریح شد به دفتر مدرسه رفت و حال او راپرسید و فهمید که بابا علی مریض شده است. آن روز ناهار مادر مینا سوپ درست کرده بود و مینا و مادرش کمی هم برای بابای مدرسه سوپ بردند.
⭕️ کلاه جنگل بان
توی یه جنگل بزرگ، جنگل بان پیر با همسرش زندگی می کرد. اونا خونه کوچیک و تمیزی داشتن. یه روز باد شدیدی شروع به وزیدن کرد؛ به همین دلیل پیرمرد برای سرکشی به انبار، که تمام آذوقه های زمستونشون اونجا بود، از خونه بیرون اومد. باد اونقدر شدید...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
38:51
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه