شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕ یه چمدون دریا
ماهی چمدانش را بست تا به سفر برود. دریا گفت: میشه منم ببری سفر؟ ماهی گفت: چرا نمیشه؟ ماهی دریا را توی چمدانش ریخت و در چمدانش را بست ...
⭕ مسافرت به کنار دریا
یک روز قشنگ تابستانی ریحانه با پدر و مادرش تصمیم گرفتند به کنار دریا بروند. ریحانه برای مسافرت وسایلش را جمع کرد و با پدر و مادرو مادربزرگش راه افتادند. خانواده برای صبحانه کنار رودخانه ایستادند و بعد از خوردن صبحانه مادر بزرگ آشغال ها را توی کیسه ای ریخت.
⭕ کفشی برای عروسک مریم
مریم کوچولو توی اتاق مشغول بازی با عروسکش بود و مامان هم داشت برای پدر لباس میدوخت. مریم کوچولو خیلی دوست داشت برای عروسکش کفش بدوزه؛ برای همین هم نخ و سوزن و یه مقدار پارچه برداشت تا کفش بدوزه. مامان گفت که دست زدن به سوزن خطرناکه... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که اگه در کارهاشون کمی «صبر» داشته باشن، همهچیز با قاعده و قانون خودش جلو میره؛ همچنین «قهر کردن» کار خوبی نیست و باید به موضوعات کمی با دقت بیشتر و منطقیتر نگاه کنن.
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕ یه چمدون دریا
ماهی چمدانش را بست تا به سفر برود. دریا گفت: میشه منم ببری سفر؟ ماهی گفت: چرا نمیشه؟ ماهی دریا را توی چمدانش ریخت و در چمدانش را بست ...
⭕ مسافرت به کنار دریا
یک روز قشنگ تابستانی ریحانه با پدر و مادرش تصمیم گرفتند به کنار دریا بروند. ریحانه برای مسافرت وسایلش را جمع کرد و با پدر و مادرو مادربزرگش راه افتادند. خانواده برای صبحانه کنار رودخانه ایستادند و بعد از خوردن صبحانه مادر بزرگ آشغال ها را توی کیسه ای ریخت.
⭕ کفشی برای عروسک مریم
مریم کوچولو توی اتاق مشغول بازی با عروسکش بود و مامان هم داشت برای پدر لباس میدوخت. مریم کوچولو خیلی دوست داشت برای عروسکش کفش بدوزه؛ برای همین هم نخ و سوزن و یه مقدار پارچه برداشت تا کفش بدوزه. مامان گفت که دست زدن به سوزن خطرناکه... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که اگه در کارهاشون کمی «صبر» داشته باشن، همهچیز با قاعده و قانون خودش جلو میره؛ همچنین «قهر کردن» کار خوبی نیست و باید به موضوعات کمی با دقت بیشتر و منطقیتر نگاه کنن.
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
38:17
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه