display result search
شب رویایی 611
شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
***
⭕️ کتاب کوچولوی خوشحال
پسرکوچولو یک کتابخانه داشت. توی کتابخانه اش پر از کتاب بود. همه جور کتاب در این کتابخانه وجود داشت. یک کتاب هم بود که خیلی کوچولو بود . پسر کوچولو اصلا کتاب هایش را دوست نداشت. او کتاب نمی خواند ...
⭕️ لونه ایی برای باد
در دشت قشنگی حیوانات کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند.
یک روز صبح که حیوانات بیدار شدند متوجه شدند که باد توی دشت نیست. قاصدک ها تکان نمی خوردند. گل ها با وزش باد تکان نمی خوردند... حیوانات هر کدام نظری دادند و منتظر آمدن باد شدند.
⭕ دارکوب و کرگدن
توی یه برکه خیلی زیبا حیوانات بسیاری زندگی می کردن. یه روز یه دارکوب ناقلا اومد و روی یه شاخه نشست ... اما نهههه .. اونی که روش نشسته بود شاخه درخت نبود ! شاخ یه کرگدن بود ...
کرگدن خیلی تنها بود و توی برکه زندگی می کرد، اما دارکوب اومدو از تنهایی نجاتش داد و کمکش کرد تا خار کوچولویی که توی چشمش بود رو از چشمش خارج کنه ...
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
***
⭕️ کتاب کوچولوی خوشحال
پسرکوچولو یک کتابخانه داشت. توی کتابخانه اش پر از کتاب بود. همه جور کتاب در این کتابخانه وجود داشت. یک کتاب هم بود که خیلی کوچولو بود . پسر کوچولو اصلا کتاب هایش را دوست نداشت. او کتاب نمی خواند ...
⭕️ لونه ایی برای باد
در دشت قشنگی حیوانات کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند.
یک روز صبح که حیوانات بیدار شدند متوجه شدند که باد توی دشت نیست. قاصدک ها تکان نمی خوردند. گل ها با وزش باد تکان نمی خوردند... حیوانات هر کدام نظری دادند و منتظر آمدن باد شدند.
⭕ دارکوب و کرگدن
توی یه برکه خیلی زیبا حیوانات بسیاری زندگی می کردن. یه روز یه دارکوب ناقلا اومد و روی یه شاخه نشست ... اما نهههه .. اونی که روش نشسته بود شاخه درخت نبود ! شاخ یه کرگدن بود ...
کرگدن خیلی تنها بود و توی برکه زندگی می کرد، اما دارکوب اومدو از تنهایی نجاتش داد و کمکش کرد تا خار کوچولویی که توی چشمش بود رو از چشمش خارج کنه ...
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
40:08
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
