روزی سیبی به نام قلقلی با لپای گل گلی تصمیم گرفت به همه کمک کند.
سیب قلقلی قل خورد و قل خورد تا به خانه ی ننه موشه رسید. ننه موشه حالش خوب نبود. سیب رفت توی خانه ی ننه موشه و به او گفت بیا یه گاز به من بزن تا حالت خوب شود ...
سیب قلقلی قل خورد و قل خورد تا به خانه ی ننه موشه رسید. ننه موشه حالش خوب نبود. سیب رفت توی خانه ی ننه موشه و به او گفت بیا یه گاز به من بزن تا حالت خوب شود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:58
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه