مادربزرگ و مریم داشتند در حیاط نان می پختند.
مریم خمیر را به شکل توپ های کوچکی در می آورد و بعد آن ها را در سینی پهن می کرد.
مادربزرگ هم که تنور را روشن کرده بود، نان ها را به تنور می چسباند.
کمی از خمیر مانده بود. مریم با خمیر، یک آدمک درست کرد ...
مریم خمیر را به شکل توپ های کوچکی در می آورد و بعد آن ها را در سینی پهن می کرد.
مادربزرگ هم که تنور را روشن کرده بود، نان ها را به تنور می چسباند.
کمی از خمیر مانده بود. مریم با خمیر، یک آدمک درست کرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:59
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه