آی بچه ها خطر داره

  • 1 قطعه
  • 10:51 مدت زمان
  • 70 دریافت شده
سماور روشن بود و چای داشت دم می کشید. خانه ی علی کوچولو خیلی دوست داشتنی بود.
مادربزرگ علی با آنها زندگی می کرد. علی از خواب بیدار شد و با مادربزرگ صبحانه اش را خورد.
علی بعد از صبحانه سفره را به حیاط برد و تکان داد. پرنده ها از خرده نان های نون سفره خوردند و برای علی آواز خواندند ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع