پاییز بود و موتورکوچولوی بازیگوش دلش می خواست بیرون برود و تفریح کند.
موتور کوچولو به پیشی کوچولو رسید. گاز داد و با داد و هوار گفت: "برو کنار. برو کنار رد شم."
پیشی کوچولو خیلی ناراحت شد.
بعد هم گاز داد و گاز داد تا به خیابان رسید و همانجا ایستاد. همه ی ماشین ها بوق زدند و بوق زدند اما گوش موتور کوچولو بدهکار نبود ...
موتور کوچولو به پیشی کوچولو رسید. گاز داد و با داد و هوار گفت: "برو کنار. برو کنار رد شم."
پیشی کوچولو خیلی ناراحت شد.
بعد هم گاز داد و گاز داد تا به خیابان رسید و همانجا ایستاد. همه ی ماشین ها بوق زدند و بوق زدند اما گوش موتور کوچولو بدهکار نبود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:40
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه