یک روز موش موشی نفس نفس زنان پیش مادرش آمد و خبری داد.
قرار بود در مزرعه ی شبدر، نمایشگاه پنیر برگزار کنند.
اما موشی نمی توانست به نمایشگاه برود چون بابا کلاغه مریض شده بود و موشی باید می رفت تا از او مراقبت کند ...
قرار بود در مزرعه ی شبدر، نمایشگاه پنیر برگزار کنند.
اما موشی نمی توانست به نمایشگاه برود چون بابا کلاغه مریض شده بود و موشی باید می رفت تا از او مراقبت کند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:18
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه