مادربزرگ آیدا پیش آیدا کوچولو بود و برایش قصه می گفت.
یک روز که مادربزرگ داشت برای آیدا داستان دانه ی برف را تعریف می کرد، یک دانه برف آمد و کنار پنجره نشست تا به قصه ی مادربزرگ گوش کند ...
یک روز که مادربزرگ داشت برای آیدا داستان دانه ی برف را تعریف می کرد، یک دانه برف آمد و کنار پنجره نشست تا به قصه ی مادربزرگ گوش کند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
9:20
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه