خاله مورچه ریزه هر روز زنبیل به دست می رفت و دانه جمع می کرد.
او زنبیلش را پر از دانه می کرد و به انبار می برد.
هوا سرد و سردتر می شد اما هنوز انبارش پر نشده بود ...
او زنبیلش را پر از دانه می کرد و به انبار می برد.
هوا سرد و سردتر می شد اما هنوز انبارش پر نشده بود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:44
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه