محمد از تنها خوابیدن در اتاقش می ترسید.
شب، محمد از خواب بیدار شد و دید که چیزهای عجیب و غریبی روی دیوارش آوایزان اند. او مادرش را صدا کرد ...
شب، محمد از خواب بیدار شد و دید که چیزهای عجیب و غریبی روی دیوارش آوایزان اند. او مادرش را صدا کرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
15:00
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه