گاو قشنگم من اومدم باهات بازی کنم
گوسفند عزیزم شما بیا با من بازی کن
بزهای قشنگم شما بیایید با من بازی کنید
خانم مُرغه بیا با هم بازی کنیم باشه؟
هیچ کس با من بازی نمیکنه!
علی کوچولو صبح که می شد
از جای خود پا نمی شد....
گاو قشنگم من اومدم باهات بازی کنم
گوسفند عزیزم شما بیا با من بازی کن
بزهای قشنگم شما بیایید با من بازی کنید
خانم مُرغه بیا با هم بازی کنیم باشه؟
هیچ کس با من بازی نمیکنه!
علی کوچولو صبح که می شد
از جای خود پا نمی شد
صورت خود را نمی شست
تمیز و زیبا نمی شد
می خوابید و می خوابید
تا اون که آفتاب می یومد می تابید
صدا می زد: خوابی یا بیداری علی؟
آخه مگه بیکاری علی؟
خروسه می گفت: قوقولی قوقو
سحر شده علی کوچولو!
کلاغه می گفت: قار و قار و قار
علی کوچولو خوابی یا بیدار؟
علی کوچولو جواب می داد:
حرف نزنید خوابم می یاد!
علی کوچولو می خوابید و
نزدیک ظهر پا می شد
تنهای تنها می شد
حوصله اش سر می رفت
اینور و اونور می رفت
داد می کشید:
آفتاب خانم! آی قوقولی! آی کلاغه! کجایین؟
کی پیش من می یایین؟
آنها می دادند جواب:
علی کوچولو باز بخواب!
کجا بیاییم؟
تو تنبلی! ما نمی یایم
علی کوچولو همیشه تنها می موند
از همه چی جا می موند
تا اینکه فهمید خودش
تنبلی خیلی زشته
هر کی سحرخیز باشه
دنیا براش بهشته
گوسفند عزیزم شما بیا با من بازی کن
بزهای قشنگم شما بیایید با من بازی کنید
خانم مُرغه بیا با هم بازی کنیم باشه؟
هیچ کس با من بازی نمیکنه!
علی کوچولو صبح که می شد
از جای خود پا نمی شد....
گاو قشنگم من اومدم باهات بازی کنم
گوسفند عزیزم شما بیا با من بازی کن
بزهای قشنگم شما بیایید با من بازی کنید
خانم مُرغه بیا با هم بازی کنیم باشه؟
هیچ کس با من بازی نمیکنه!
علی کوچولو صبح که می شد
از جای خود پا نمی شد
صورت خود را نمی شست
تمیز و زیبا نمی شد
می خوابید و می خوابید
تا اون که آفتاب می یومد می تابید
صدا می زد: خوابی یا بیداری علی؟
آخه مگه بیکاری علی؟
خروسه می گفت: قوقولی قوقو
سحر شده علی کوچولو!
کلاغه می گفت: قار و قار و قار
علی کوچولو خوابی یا بیدار؟
علی کوچولو جواب می داد:
حرف نزنید خوابم می یاد!
علی کوچولو می خوابید و
نزدیک ظهر پا می شد
تنهای تنها می شد
حوصله اش سر می رفت
اینور و اونور می رفت
داد می کشید:
آفتاب خانم! آی قوقولی! آی کلاغه! کجایین؟
کی پیش من می یایین؟
آنها می دادند جواب:
علی کوچولو باز بخواب!
کجا بیاییم؟
تو تنبلی! ما نمی یایم
علی کوچولو همیشه تنها می موند
از همه چی جا می موند
تا اینکه فهمید خودش
تنبلی خیلی زشته
هر کی سحرخیز باشه
دنیا براش بهشته
کاربر مهمان