علی کوچولو یه بچه روستا بود
همسایه پرنده ها، گل ها بود
تو مزرعه کار می کرد
گندم و جو پشت الاغ بار می کرد
می برد و انبار می کرد
گاو و الاغ و بُزبُزک
مرغ و خروس، گربه و سگ
با علی همبازی بودن تو روستا
بازی می کردن توی باغ و صحرا....
علی کوچولو یه بچه روستا بود
همسایه پرنده ها، گل ها بود
تو مزرعه کار می کرد
گندم و جو پشت الاغ بار می کرد
می برد و انبار می کرد
گاو و الاغ و بُزبُزک
مرغ و خروس، گربه و سگ
با علی همبازی بودن تو روستا
بازی می کردن توی باغ و صحرا
یه روز علی خیلی دلش گرفته بود
کرده بود از روستا قهر
کجا می رفت؟
می رفت شهر
علی کوچولو پیاده
دوید و دوید تو جاده
رفت و رسید به شهری
یه شهری دید پُر از صدا پُر از دود
بر لب هیچ کی گُل لبخند نبود
به جای اسب و گاری
پُر شده بود خیابون، از اتوبوس قراضه و سواری
شهر شلوغ، پرنده و گل نداشت
نه بزغاله، نه بره
نه کوه و دشت و دره
نه یک نگاه آشنا
دنیا پُر از دود و صدا
خواب دید علی به روستا برگشته باز
مرغ و خروس، گربه و سگ
گاو و الاغ و بُزبُزک
همه و همه اومده اند به پیشواز
همسایه پرنده ها، گل ها بود
تو مزرعه کار می کرد
گندم و جو پشت الاغ بار می کرد
می برد و انبار می کرد
گاو و الاغ و بُزبُزک
مرغ و خروس، گربه و سگ
با علی همبازی بودن تو روستا
بازی می کردن توی باغ و صحرا....
علی کوچولو یه بچه روستا بود
همسایه پرنده ها، گل ها بود
تو مزرعه کار می کرد
گندم و جو پشت الاغ بار می کرد
می برد و انبار می کرد
گاو و الاغ و بُزبُزک
مرغ و خروس، گربه و سگ
با علی همبازی بودن تو روستا
بازی می کردن توی باغ و صحرا
یه روز علی خیلی دلش گرفته بود
کرده بود از روستا قهر
کجا می رفت؟
می رفت شهر
علی کوچولو پیاده
دوید و دوید تو جاده
رفت و رسید به شهری
یه شهری دید پُر از صدا پُر از دود
بر لب هیچ کی گُل لبخند نبود
به جای اسب و گاری
پُر شده بود خیابون، از اتوبوس قراضه و سواری
شهر شلوغ، پرنده و گل نداشت
نه بزغاله، نه بره
نه کوه و دشت و دره
نه یک نگاه آشنا
دنیا پُر از دود و صدا
خواب دید علی به روستا برگشته باز
مرغ و خروس، گربه و سگ
گاو و الاغ و بُزبُزک
همه و همه اومده اند به پیشواز
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه