همراه با سپیده آهسته قایقی رفت بر آب های کارون
از کلبه های حصیری مانند یک فرشته طفلی دوید بیرون
چون بال شاپرک ها دستان کوچکش را بالای سر تکان داد
دست پدر هم از دور رقصید توی قایق مانند شعله در باد
ترانه در وصف رود کارون
همراه با سپیده آهسته قایقی رفت بر آب های کارون
از کلبه های حصیری مانند یک فرشته طفلی دوید بیرون
چون بال شاپرک ها دستان کوچکش را بالای سر تکان داد
دست پدر هم از دور رقصید توی قایق مانند شعله در باد
آمد کنار ساحل اشکی میان چشمش چون شبنمی درخشید
دیدند قاصدک ها در اشک پاک کودک، افتاده عکس خورشید
آهنگساز: بهرام دهقانیار
شاعر: ناصر علی اکبر سلطانی
از کلبه های حصیری مانند یک فرشته طفلی دوید بیرون
چون بال شاپرک ها دستان کوچکش را بالای سر تکان داد
دست پدر هم از دور رقصید توی قایق مانند شعله در باد
ترانه در وصف رود کارون
همراه با سپیده آهسته قایقی رفت بر آب های کارون
از کلبه های حصیری مانند یک فرشته طفلی دوید بیرون
چون بال شاپرک ها دستان کوچکش را بالای سر تکان داد
دست پدر هم از دور رقصید توی قایق مانند شعله در باد
آمد کنار ساحل اشکی میان چشمش چون شبنمی درخشید
دیدند قاصدک ها در اشک پاک کودک، افتاده عکس خورشید
آهنگساز: بهرام دهقانیار
شاعر: ناصر علی اکبر سلطانی
کاربر مهمان
کاربر مهمان