در روستایی کوچک، خانم مرغی زندگی می کرد که خیلی مهربان بود. اردک و گربه و سگ، همسایه هایش بودند. خانم مرغه خیلی زبر و زرنگ بود و هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد؛ اما همسایه هایش خیلی تنبل بودند و دیر از خواب بیدار می شدند....
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که تنبلی کار خوبی نیست و باید در کارهای دسته جمعی به همدیگر کمک کرد تا کارها سریع تر و بهتر انجام شود.
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که تنبلی کار خوبی نیست و باید در کارهای دسته جمعی به همدیگر کمک کرد تا کارها سریع تر و بهتر انجام شود.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:49
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان