خانم مرغه و نان

  • 1 قطعه
  • 12:49 مدت زمان
  • 703 دریافت شده
در روستایی کوچک، خانم مرغی زندگی می کرد که خیلی مهربان بود. اردک و گربه و سگ، همسایه هایش بودند. خانم مرغه خیلی زبر و زرنگ بود و هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد؛ اما همسایه هایش خیلی تنبل بودند و دیر از خواب بیدار می شدند....
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که تنبلی کار خوبی نیست و باید در کارهای دسته جمعی به همدیگر کمک کرد تا کارها سریع تر و بهتر انجام شود.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    سلام
  • کاربر مهمان
    عالی
  • کاربر مهمان
    خیلی جالبه
  • کاربر مهمان
    graet
  • کاربر مهمان
    سلام خوب بود ولی اگه متن رو هم بزارید بهتر میشه چون گاهی اوقات بچه دوست داره که با صدای مادرش قصه رو گوش بده ممنون میشم به این مطلب توجه کنید سپاس از شما
  • کاربر مهمان
    خیلی با مزه ای همسایه های تنبل
  • کاربر مهمان
    عااالی بود من ترلان پروانه هستم ۲۷ساله از تهران من عاشق قصه ام
  • کاربر مهمان
    عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود 😍😍😍😍
  • کاربر مهمان
    عالی هستش خیلی خیلی ممنونم 👏💪💁
دسترسی سریع