سار و شیما با هم دوست بودند. یک روز که سارا به خانه ی شیما رفته بود یک گلدان بزرگ گل دید.
شیما گفت که این گلدان را پدرم برایم خریده. سارا هم دوست داشت یک گلدان گل داشته باشد. او از پدر و مادرش خواست تا یک گلدان بزرگ پر گل برایش بخرد ...
شیما گفت که این گلدان را پدرم برایم خریده. سارا هم دوست داشت یک گلدان گل داشته باشد. او از پدر و مادرش خواست تا یک گلدان بزرگ پر گل برایش بخرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
10:26
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه