اگه شخصی بدون دعوت به مهمانی کسی بره و به مال و اموال او حسادت بورزه، از ضرب المثل «ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت» درباره اش استفاده می کنن. این مثل داستانی داره.
«ضرب المثل» سخن کوتاه و مشهوری است که به مفهومی عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره می کند و جای توضیح بیشتر را می گیرد. در برنامه «یک داستان، یک ضرب المثل» به بررسی این قصه های پندآموز می پردازیم. از جمله هزاران ضرب المثل فارسی و ایرانی می توانیم به ضرب المثل «ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت» اشاره کنیم. این مثل داستانی دارد.
در روایات این چنین نقل شده است که در زمان های بسیار دور، یکی از تاجران معروف کشور عراق، برای زیارت و طواف خانه خدا راهی مکه مکرمه می شود. او در بین راه با خود میگفت: «بعد از زیارت خانه خدا، به بازار می روم و اگر جنس ارزان و مرقون به صرفه وجود داشت، میخرم.» خلاصه بعد از چند روز به مکه رسید و بعد از کمی استراحت برای طواف به مسجدالحرام رفت. او اعمال حج را به جای آورد و به استراحت گاهش برگشت. پس از چند ساعت از خواب بیدار شد و به بازار شهر رفت تا هم گشتی در آنجا بزند و هم اجناسی را که با خود به مکه آورده بود، بفروشد....
«ضرب المثل» سخن کوتاه و مشهوری است که به مفهومی عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره می کند و جای توضیح بیشتر را می گیرد. در برنامه «یک داستان، یک ضرب المثل» به بررسی این قصه های پندآموز می پردازیم. از جمله هزاران ضرب المثل فارسی و ایرانی می توانیم به ضرب المثل «ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت» اشاره کنیم. این مثل داستانی دارد.
در روایات این چنین نقل شده است که در زمان های بسیار دور، یکی از تاجران معروف کشور عراق، برای زیارت و طواف خانه خدا راهی مکه مکرمه می شود. او در بین راه با خود میگفت: «بعد از زیارت خانه خدا، به بازار می روم و اگر جنس ارزان و مرقون به صرفه وجود داشت، میخرم.» خلاصه بعد از چند روز به مکه رسید و بعد از کمی استراحت برای طواف به مسجدالحرام رفت. او اعمال حج را به جای آورد و به استراحت گاهش برگشت. پس از چند ساعت از خواب بیدار شد و به بازار شهر رفت تا هم گشتی در آنجا بزند و هم اجناسی را که با خود به مکه آورده بود، بفروشد....
صداها
-
عنوانزمان
-
7:17
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان