بیبی که از راه رسید، آهسته من را بوسید
خندیدم و او خندید، احوال من را پرسید
او آمد و در دستش، یک بقچه ی کوچک داشت
در بقچه ی خود بیبی، یک دانه عروسک داشت
پراهن او مثل پیراهن بی بی بود
هم چارقدش آبی هم دامنش آبی بود
بیبی که رسید از راه، آهسته من را بوسید
خندیدم و او خندید، احوال من را پرسید
او آمد و در دستش، یک بقچه ی کوچک داشت
در بقچه ی خود بیبی، یک دانه عروسک داشت
پیراهن او مثل پیراهن بی بی بود
هم چارقدش آبی هم دامنش آبی بود
او آمد و با خنده شد در بغلم مهمان
یک بوسه به او دادم ده بوسه به بی بی جان
ترانه «بی بی» سروده ی اسدالله شعبانی. به خوانندگی معین بیگدلی.
خندیدم و او خندید، احوال من را پرسید
او آمد و در دستش، یک بقچه ی کوچک داشت
در بقچه ی خود بیبی، یک دانه عروسک داشت
پراهن او مثل پیراهن بی بی بود
هم چارقدش آبی هم دامنش آبی بود
بیبی که رسید از راه، آهسته من را بوسید
خندیدم و او خندید، احوال من را پرسید
او آمد و در دستش، یک بقچه ی کوچک داشت
در بقچه ی خود بیبی، یک دانه عروسک داشت
پیراهن او مثل پیراهن بی بی بود
هم چارقدش آبی هم دامنش آبی بود
او آمد و با خنده شد در بغلم مهمان
یک بوسه به او دادم ده بوسه به بی بی جان
ترانه «بی بی» سروده ی اسدالله شعبانی. به خوانندگی معین بیگدلی.
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه