پدر ریحانه بدهی های زیادی داره. هر روز یکی از طلبکارها از پدر ریحانه شکایت می کنه.
صمد، برادر ریحانه هم اونو کتک می زنه.
ریحانه فقط مادربزرگش رو داره تا باهاش درد و دل کنه.
مادربزرگ با قصه هاش اونو به دنیای خیال و رویا می بره ...
این رمان برای بچه های سال های پایانی دیستان مناسبه.
صمد، برادر ریحانه هم اونو کتک می زنه.
ریحانه فقط مادربزرگش رو داره تا باهاش درد و دل کنه.
مادربزرگ با قصه هاش اونو به دنیای خیال و رویا می بره ...
این رمان برای بچه های سال های پایانی دیستان مناسبه.
صداها
-
عنوانزمان
-
5:26
کاربر مهمان