یک روز صیح پاییز وقتی دخترک از خواب بیدار شد عصای مادربزرگ را دید که روی ایوان خانه به دیوار تکیه داده است.
دختر، عصا را برداشت. اما هر چه گشت، مادربزرگ را ندید که ندید.
مادر بزرگ برای همیشه رفته بود اما ...
کتاب «دختر انار» از سوی انتشارات موسسه ی پژوهشی کودکان به بازار کتاب آمده است.
دختر، عصا را برداشت. اما هر چه گشت، مادربزرگ را ندید که ندید.
مادر بزرگ برای همیشه رفته بود اما ...
کتاب «دختر انار» از سوی انتشارات موسسه ی پژوهشی کودکان به بازار کتاب آمده است.
کاربر مهمان