مدرسه ی گودون به پایان رسیده بود و گودون و گاستون و مامان و بابا تصمیم گرفتند به مسافرت بروند.
گودون می دانست که مسافرت یعنی چه اما داداش کوچولوی او، گاستون تا آن روز به مسافرت نرفته بود و اصلا نمی دانست مسافرت یعنی چه.
گودون دلش می خواست به گاستون شنا کردن را یاد بدهد تا وقتی به مسافرت رفتند او بتواند در آب دریا شنا کند.
مادر تمام اسباب سفر را آماده کرد. همه چیز را.
وااای که گاستون چقدر وسیله لازم داشت. و این لج گودون را درآورده بود.
تازه این اول ماجرا بود. وقتی همه چیز مرتب شد تازه دردسرها شروع شد ...
گودون می دانست که مسافرت یعنی چه اما داداش کوچولوی او، گاستون تا آن روز به مسافرت نرفته بود و اصلا نمی دانست مسافرت یعنی چه.
گودون دلش می خواست به گاستون شنا کردن را یاد بدهد تا وقتی به مسافرت رفتند او بتواند در آب دریا شنا کند.
مادر تمام اسباب سفر را آماده کرد. همه چیز را.
وااای که گاستون چقدر وسیله لازم داشت. و این لج گودون را درآورده بود.
تازه این اول ماجرا بود. وقتی همه چیز مرتب شد تازه دردسرها شروع شد ...
از ایرانصدا بشنوید
سفر رفتن با داداش کوچولو دردسر داره ولی خیلی هم بانمکه ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان