یک روز پرستو کوچولو از خواب بیدار شد و دید که هوا مثل همیشه روشن نیست.
پرستو به گنجشک گفت که بروند با هم بازی کنند ولی گنجشک کوچولو قبول نکرد چون هوا سرد بود و آسمان پر از ابر بود.
پرستو رفت تا از کلاغ بخواهد با او بازی کند ...
پرستو به گنجشک گفت که بروند با هم بازی کنند ولی گنجشک کوچولو قبول نکرد چون هوا سرد بود و آسمان پر از ابر بود.
پرستو رفت تا از کلاغ بخواهد با او بازی کند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:32
کاربر مهمان