ترانه درمورد انتظار و بیکلام همین ترانه
با دستی از شکوفه
از راه خواهد آمد
در لحظهای پُر از نور
ناگاه خواهد آمد
بوی گل و هوا را
آن روز میتوان دید
آن روز میتوان باز
با جویبار خندید
پروانهها در آن روز
خواهند خواند آواز
لبهای غنچه آن روز
با خنده میشود باز
آن روز، آخرین روز
از عمر انتظار است
پایان عمر سردی
آغاز نو بهار است
با دستی از شکوفه
از راه خواهد آمد
در لحظهای پُر از نور
ناگاه خواهد آمد
بوی گل و هوا را
آن روز میتوان دید
آن روز میتوان باز
با جویبار خندید
پروانهها در آن روز
خواهند خواند آواز
لبهای غنچه آن روز
با خنده میشود باز
آن روز، آخرین روز
از عمر انتظار است
پایان عمر سردی
آغاز نو بهار است
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه