جوجه مرغابی هر روز با مادرش کنار دریاچه می رفتند.
مرغابی کوچولو مثل بقیه ی مرغابی ها شنا نمی کرد.
اون فکر می کرد نمی تولند شنا کند. مرغابی کوچولو از آب و شنا کردن می ترسید ...
مرغابی کوچولو مثل بقیه ی مرغابی ها شنا نمی کرد.
اون فکر می کرد نمی تولند شنا کند. مرغابی کوچولو از آب و شنا کردن می ترسید ...
صداها
-
عنوانزمان
-
15:09
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان