دختر از این که مرتب مشکلات مختلفی برایش رخ می داد گله مند بود. برای همین پیش پدر رفت.
او پیش پدر از روزگار و اتفاقاتش شکایت کرد.
پدر سه کتری روی گاز گذاشت. در یکی تخم مرغ، در دومی قهوه و در سومی سیب زمینی ریخت ...
او پیش پدر از روزگار و اتفاقاتش شکایت کرد.
پدر سه کتری روی گاز گذاشت. در یکی تخم مرغ، در دومی قهوه و در سومی سیب زمینی ریخت ...
صداها
-
عنوانزمان
-
7:07
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه