محمود کوچولو هر بار که توی حیاط بازی می کرد یا لباسش پاره می شد یا کثیف.
او خیلی بی دقت بود.
یک روز تولد دوستش بود. حمید باید با لباس تمیز و مرتب به تولد می رفت. اما همه ی لباس هایش نامرتب بود ...
او خیلی بی دقت بود.
یک روز تولد دوستش بود. حمید باید با لباس تمیز و مرتب به تولد می رفت. اما همه ی لباس هایش نامرتب بود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:02
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان