ترانه درمورد فصل طلایی پاییز که در این شعر به اسبی زرین تشبیه شد.
اسب زرین آمده
باز هم در ده ما
میرود او با خشم
از میان گلها
مثل یک گندمزار
یالهایش زیبا
یک غروب پررنگ
در نگاهش پیدا
چشمهای سرخش
باز هم توخالیست
نفس او سرد است
چشم او بارانیست
قطرههای باران
میچکد بر جالیز
باز هم غمگین است
اسب زرین پاییز
اسب زرین آمده
باز هم در ده ما
میرود او با خشم
از میان گلها
مثل یک گندمزار
یالهایش زیبا
یک غروب پررنگ
در نگاهش پیدا
چشمهای سرخش
باز هم توخالیست
نفس او سرد است
چشم او بارانیست
قطرههای باران
میچکد بر جالیز
باز هم غمگین است
اسب زرین پاییز
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه