باد هوهوکنان پیراهن یک دختر را برده و حالا دختر کوچولو شعر پیراهن و باد را میخواند.
آقای باد که اومد
خونه پر از صدا شد
از روی بند خونه
پیراهنم جدا شد
باد و پیراهن من
بالای بالا رفتند
من توی خونه بودم
اونها از این جا رفتند
پیراهن منو، باد
با هایوهوی و هو برد
شاید که دختری داشت
آن را برای او برد
آقای باد که اومد
خونه پر از صدا شد
از روی بند خونه
پیراهنم جدا شد
باد و پیراهن من
بالای بالا رفتند
من توی خونه بودم
اونها از این جا رفتند
پیراهن منو، باد
با هایوهوی و هو برد
شاید که دختری داشت
آن را برای او برد
کاربر مهمان