«هدی» و «عزیزجون» برای عیادت خانم «بهاری» به بیمارستان رفتن. هدی دوست داره هرچه زودتر ایشون رو ببینه، اما هنوز وقت ملاقات نرسیده، ولی اون عجله داره و حوصلهاش هم سررفته. هدی دفعهی قبل هم به ملاقات خانم بهاری اومده ولی ... .
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که به فکر نعمتهایی که خداوند بهشون داده، باشن و همیشه خدا رو شکر کنن. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به آیهی سیزدهم سورهی مبارکهی «الرحمن» اشاره می کنن.
خداوند در این آیه میفرماید:
«فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ؛ پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟»
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که به فکر نعمتهایی که خداوند بهشون داده، باشن و همیشه خدا رو شکر کنن. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به آیهی سیزدهم سورهی مبارکهی «الرحمن» اشاره می کنن.
خداوند در این آیه میفرماید:
«فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ؛ پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟»
صداها
-
عنوانزمان
-
7:45
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان