شعری از زبان یک کودک فلسطینی.
من مدرسه میخواهم
من جنگ نمیخواهم
ماشین کوکیام کو؟
تفنگ نمیخواهم
انگشتهام سردند
خانه نمانده جز دود
دست عروسکاش نیست
ای کاش خواهرم بود
الیاس دستهایش
سلمان شکسته پایش
یک جای خواب هم نیست
شهر است و دردهایش
یاسر، معین، محمد
روز تولد من
با شمع و کیک رفتند
من ماندهام و دشمن
ای کاش مثل کفتر
پر داشتیم ما هم
نه جنگ بود نه سنگ
پر میزدیم با هم
من مدرسه میخواهم
من جنگ نمیخواهم
ماشین کوکیام کو؟
تفنگ نمیخواهم
انگشتهام سردند
خانه نمانده جز دود
دست عروسکاش نیست
ای کاش خواهرم بود
الیاس دستهایش
سلمان شکسته پایش
یک جای خواب هم نیست
شهر است و دردهایش
یاسر، معین، محمد
روز تولد من
با شمع و کیک رفتند
من ماندهام و دشمن
ای کاش مثل کفتر
پر داشتیم ما هم
نه جنگ بود نه سنگ
پر میزدیم با هم
کاربر مهمان