فکر می کنم پدر جانم فکرش مشغول است، چون پایش رفت روی ماشین کوکیام و آن را شکست.
یک ذره دلخورم من
از کارهای بابا
چون بازهم شکسته
اسباببازیام را
حس میکنم که گاهی
دقت ندارد اصلاً
انگار توی فکر است
هنگام راه رفتن
ادامه دارد... .
یک ذره دلخورم من
از کارهای بابا
چون بازهم شکسته
اسباببازیام را
حس میکنم که گاهی
دقت ندارد اصلاً
انگار توی فکر است
هنگام راه رفتن
ادامه دارد... .
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه