بیچاره بچهگربه، زیر بارون مونده بود و جایی نداشت. ولی بچهها، ناراحت نباشید. اون یه جا برای خودش پیدا می کنه و خدا رو شکر میکنه.
بچهگربهای دیشب
توی کوچهی ما بود
مانده بود در باران
خیس خیس و تنها بود
خانهای قدیمی را
دید و رفت نزدیکش
پا گذاشت آهسته
در حیاط تاریکش
گربه با میوهایش
از خدا تشکر کرد
زیر سقف آن خانه
خواب رفت و خرخر کرد
بچهگربهای دیشب
توی کوچهی ما بود
مانده بود در باران
خیس خیس و تنها بود
خانهای قدیمی را
دید و رفت نزدیکش
پا گذاشت آهسته
در حیاط تاریکش
گربه با میوهایش
از خدا تشکر کرد
زیر سقف آن خانه
خواب رفت و خرخر کرد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه