سرود به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نسیم بهار ز گلستان وزید
نفس به نفس به دل ما دمید
علم چه دِلش بهر مولا تپید
ز دست ولی دست صاحب رسید
میرسد آن روزگار
میرسد آن یار
میگذرد بر دل ما هر چه هست
خوب و چه بد
بیرق عشقش به جهان میدمد
تا به ابد
چشم بد از طالع فردا به دور
میرسد از راه سواری غیور
در پر شالش گل و ریحان و نور
سینهی ما منتظران غرقِ شور
لبها پرخنده، دلها آکنده، از سرور
زمین و زمان، چه گلافشان شده
طراوت عشق، چه فراوان شده
کران به کران، پُرِ جانان شده
دوباره نفس، پُرِ شعبان شده
در، ره این خاندان
نیست ، غم از این جان
شهر پر از نور و چراغانی است
دل بیقرار
بادهی عشق است و همه مست مست
در پیِ یار
نسیم بهار ز گلستان وزید
نفس به نفس به دل ما دمید
علم چه دِلش بهر مولا تپید
ز دست ولی دست صاحب رسید
میرسد آن روزگار
میرسد آن یار
میگذرد بر دل ما هر چه هست
خوب و چه بد
بیرق عشقش به جهان میدمد
تا به ابد
چشم بد از طالع فردا به دور
میرسد از راه سواری غیور
در پر شالش گل و ریحان و نور
سینهی ما منتظران غرقِ شور
لبها پرخنده، دلها آکنده، از سرور
زمین و زمان، چه گلافشان شده
طراوت عشق، چه فراوان شده
کران به کران، پُرِ جانان شده
دوباره نفس، پُرِ شعبان شده
در، ره این خاندان
نیست ، غم از این جان
شهر پر از نور و چراغانی است
دل بیقرار
بادهی عشق است و همه مست مست
در پیِ یار
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه