شعری از کتاب فارسی ششم دبستان.
به گیتی بِه از راستی، پیشه نیست
ز کژّی بَتَر، هیچ اندیشه نیست
سخن گفتنِ کژ ز بیچارگی است
به بیچارگان بر، بباید گریست
هر آن کو که گردد به گِردِ دروغ
ستمکاره خوانیمش وُ بیفروغ
همه راستی کن که از راستی
نیاید به کار اندرون، کاستی
هر آنکس که با تو نگوید دُرست
چنان دان که او دشمنِ جانِ توست
گشاده است بر ما درِ راستی
چه کوبیم خیره درِ کاستی؟
مکن دوستی با دروغآزمای
همان نیز با مردِ ناپاک رای
به گیتی بِه از راستی، پیشه نیست
ز کژّی بَتَر، هیچ اندیشه نیست
سخن گفتنِ کژ ز بیچارگی است
به بیچارگان بر، بباید گریست
هر آن کو که گردد به گِردِ دروغ
ستمکاره خوانیمش وُ بیفروغ
همه راستی کن که از راستی
نیاید به کار اندرون، کاستی
هر آنکس که با تو نگوید دُرست
چنان دان که او دشمنِ جانِ توست
گشاده است بر ما درِ راستی
چه کوبیم خیره درِ کاستی؟
مکن دوستی با دروغآزمای
همان نیز با مردِ ناپاک رای
کاربر مهمان